دلتنگیهای مادر شهیدان منصور، محسن و مجید | پارتیبازیها دلمان را میشکند
تاریخ انتشار: ۱۲ خرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۸۸۷۶۷۷
همشهری آنلاین - علی شاملو: نجمه جوعلی، مادر شهیدان منصور، محسن و مجید شهبازی دستجردی است. وی جز این سه شهید، یک دختر و پنج پسر دیگر هم دارد. یعنی مجموعاً ۹ فرزند. او خوشحال است از اینکه توانسته فرزندانی با غیرت و وطندوست تربیت کند. فرزندانی که زندگی هر یک نمونهای از عشق به میهن است. جز سه فرزندی که به شهادت رسیدند، سایر فرزندان این خانواده نیز هر یک خدمات ارزندهای برای میهنشان انجام دادهاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
قصههای خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید
چه سالی ازدواج کردید؟ بزرگترین فرزند شما کیست و چند سال دارد؟
سال ۱۳۳۲. بزرگترین فرزندم محمد است که ۵۶ سال دارد.
بزرگ کردن فرزندان در نبود همسر چه دشواریهایی داشت؟
زمانی که همسرم فوت کرد فرزندانم کوچک بودند. بزرگترین فرزندم (محمد) بیست سال داشت. خدا کمک کرد و این بچهها بزرگ شدند. هیچوقت اجازه ندادم فرزندانم کمبود پدرشان را حس کنند. فرزندانم نان حلال خوردهاند. همیشه فرزندان خوب و فهیمی بودند و با وجودی که از چیزهایی که دیگران داشتند غالباً محروم بودند اما صبوری میکردند و مرا آزرده خاطر نمیساختند. عاقل بودند و خودشان راهشان را پیدا کردند. در آن زمان پسر بزرگم کار میکرد و مستمری همسرم را نیز دریافت میکردیم و با کمک خداوند زندگیمان را میچرخاندیم، هر چند در آن زمان تورم تا این حد به مردم فشار نمیآورد.
زمانی که خبر شهادت فرزندانتان به شما رسید، چه احساسی داشتید؟
بچههایم وقتی بزرگ شدند خودشان تصمیم گرفتند که برای رضای خدا به جبهه بروند و من هم به تصمیم آنها احترام گذاشتم، ولی طبیعی است که یک مادر وقتی خبر شهید شدن فرزندش را میشنود ناراحت میشود و بغض میکند و غصه میخورد. با این وجود من راضیام به رضای خداوند.
زمانی که فرزندانتان به شهادت رسیدند مردم محله با شما چه برخوردی داشتند؟
در تشییع جنازه شرکت کردند و نهایت همکاری را در تمامی مراسم انجام دادند. هرکسی گوشهای از کار را گرفت، در کوچه حجله گذاشتند و آذین بستند. در ایامی که عزاداری بود خیلی کمک میکردند و کارها را پیش میبردند. همیشه در این سالها نهایت احترام را برای ما قائل بوده و هستند.
وضعیت کنونی خانواده شما بهعنوان خانواده شهید چگونه است؟ آیا از زندگیتان راضی هستید؟
بله خدا را شکر میکنیم. توقعی نداشتیم. یک مرتبه در آن هنگام که منصور تازه شهید شده بود و بنیاد شهید به خانواده شهدا ماشین میداد تا با آن کار کنند من هم رفتم و به آنها گفتم که یک ماشین هم به فرزندان من بدهید تا کار کنند، اما آنها گفتند برای چه میخواهی اموال جمع کنی و من از آن موقع دیگر هیچوقت به آن جا مراجعه نکردم. ما فقط مستمری ماهانهمان را از بنیاد شهید میگیریم.
پس گلهای ندارید؟
راستش را بخواهم بگویم برخی از اوقات با دیدن پارتیبازی یا رفتارهای این چنینی ناراحت میشوم ولی اینکه از جبهه رفتن آنها پشیمان باشم به دلیل آنکه این خواسته فرزندانم بوده و انگیزه مقدسی داشتند، هرگز.
وقتی مردم متوجه میشوند که شما خانواده شهید هستید، چه برخوردی با شما دارند؟
شهدا کار خودشان را کردهاند و نزد خدا آبرو دارند. ما هم بهعنوان خانوادهشان احتیاجی به اینکه کسی ما را بشناسد نداریم. برخی از مردم به دلیل آنکه سوءاستفاده عدهای سودجو از نام شهدا را میبینند، از ما دوری میکنند و این موضوع همیشه دل ما را میشکند.
مردم محله با شما بهعنوان یک خانواده شهید چه رفتاری دارند؟
برخورد خوبی دارند و احترام میگذارند.
آیا تاکنون نهادهای دولتی از شما دعوت و تقدیر کردهاند؟
بله به تازگی یک مجموعه ورزشی در همین نزدیکی را به نام شهدای دستجردی نامگذاری کردهاند.
منش و سبک زندگی خانواده دستجردی چگونه بود که سه شهید تقدیم انقلاب کرده است؟
فرزندانم برای دفاع از این آب و خاک و مردم و ناموس خود در مقابل دشمن ایستادند. این ایستادگی و مقاومت ناشی از غیرتی بود که آنها به دین و وطن خود داشتند. غیرتی که به آنها اجازه نداد در خانه بنشینند تا دشمن وطن و ناموسشان را به تاراج برد.
منصور
تاریخ تولد: ۱۳۴۰
اعزام به جبهه: خردادماه سال ۱۳۶۲، پس از خدمت سربازی، داوطلبانه وارد بسیج شد و به همراه برادر کوچکتر (منوچهر) به جبهه رفت. شهادت: آبان ماه سال ۶۲ در عملیات والفجر۴.
ویژگی اخلاقی: خنده رو، خوش اخلاق و درسخوان بود .
__________________________________________________________________
محسن
تاریخ تولد: ۱۳۴۹
اعزام به جبهه: اردیبهشت۱۳۶۵، در ۱۶ سالگی. هنگام اعزام به جبهه دانشآموز سال چهارم دبیرستان بود.
شهادت: عملیات کربلای۵، سال ۱۳۶۵
ویژگی اخلاقی: خوشخلقی و عشق به نیکوکاری از صفات ویژه این شهید است.
__________________________________________________________________
مجید
تاریخ تولد: ۱۳۵۱
اعزام به جبهه: فروردین سال ۱۳۶۷. زمانی که وی به جبهه رفت دانشآموز دوم دبیرستان بود.
شهادت: عملیات مرصاد، مرداد ۱۳۶۷
ویژگی اخلاقی: راستگو، سربهزیر و آرام بود.
__________________________________________________________
منتشر شده در همشهری محله منطقه ۵ به تاریخ ۱۳۹۳/۰۶/۰۳*
کد خبر 763879 برچسبها دفاع مقدسمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: دفاع مقدس اعزام به جبهه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۸۸۷۶۷۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تشییع و خاکسپاری مادر شهید در فرادنبه
به گزارش خبرگزاری صدا و سیمای مرکز چهارمحال و بختیاری؛مدیر کل بنیاد شهید و امور ایثارگران استان گفت: سیده زهرا حسینی مادر شهید ابراهیم ملک محمدی پس از تحمل سالها فراق دارفانی را وداع گفت و به فرزند شهیدش پیوست.
عسگری افزود: پاسدار وظیفه شهید ابراهیم ملک محمدی ۲ آذر ۱۳۴۵ در فرادنبه متولد شد. دوران کودکی، ابتدایی و راهنمایی در روستای قدیم فرادنبه گذراند. دانش آموز سال سوم رشته علوم تجربی بود که به جبهه اعزام شد و۲۵ اسفند ۱۳۶۶براثر اصابت ترکش به پا در عملیات والفجر ده در منطقه غرب استان کرمانشاه، استان سلیمانیه عراق، حوالی دربندیخان، ارتفاعات صعب العبور شاخ شاخ شمیران به شهادت رسید.
مزار این شهید والامقام در گلزار شهدای شهر فرادنبه قرار دارد.